معمای استونهنج
" استونهنج "
استون هنج " یکی از مراکز باستانی جهان است که بسیاری از محققان درباره ان اختلاف نظر دارند . بعضی این بنا را برای شناسائی روزها و مشخص شدن اعتدال روزهای بهار و پائیز میدانند . بعضی این مکان را برای قربانی دادن و قربانی شدن میدانند.. شاید بهتر باشد مطلب امروز را دنبال کنیم تا شما قضاوت کنید, اما به این نکته توجه کنید " استون هنج " تنها مکان سنگی به این شکل در دنیا نیست و همین باعث شده تا تئوریهای مختلفی مطرح شود .
دوایر سنگی" استونهنج " یكی از عجایب جهان باستان و از مشهورترین محوطههای باستانی امروز جهان است كه از سال 1986 در فهرست میراث جهانی یونسكو ثبت شده است . قدمت این محوطه باستانی كه در دشت" سالزبری "در" ویلتشایر" انگلستان واقع شده است، به عصر نوسنگی و عصر مفرغ برمیگردد. "استونهنج" از دو دایرهسنگی متحدالمركز تشكیل شده است كه ارتفاع سنگهای دایره درونی آن به 6 متر و وزنشان به حدود 50 تن میرسد . به عقیده كارشناسان،" استونهنج" در چند مرحله و در یك دوره زمانی هزارساله، از 3 هزار تا 2 هزار سال پیش از میلاد مسیح، ساخته شده است. ساخت "استونهنج" در زمان خود یك شاهكار مهندسی و مستلزم انگیزه، وقت و نیروی انسانی بالایی بوده است. با این حال تا امروز دلیل ساخت "استونهنج" روشن نشده است، هر چند تئوریهای زیادی در مورد كاربرد و دلیل ساخت این دوایر سنگی وجود دارد كه هنوز هیچ یك از آنها به یقین ثابت نشدهاند. دایره بیرونی "استونهنج "كه قطر آن به 115 متر میرسید، از سنگهای نسبتاً كوچكتری ساخته شده است و دو شكاف كه به عنوان ورودی عمل میكردهاند، در شمال شرقی و جنوب آن قرار دارد. در قرن هفدهم،" جان اوبری"، باستانشناس انگلیسی در لبة درونی این دایره، 56 گودال كشف كرد كه به نام خود او مشهور شدند. بر اساس یك نظریه، این گودالها احتمالاً روزی الوارهایی را به صورت ایستاده در خود جای داده بودند، اما تاكنون هیچ مدركی كه این فرضیه را تأیید كند به دست نیامده است. دایره درونی" استونهنج" در حدود هزار سال بعد ساخته شده است. در این زمان حدود 74 تخته سنگ عظیم كه وزن بعضی از آنها به 50 تن میرسید، از كوههای" مارلبرو داون" در فاصله 30 كیلومتری
شمال "استونهنج" به این محل آورده شدند. از این تعداد 30 تخته سنگ دایرة درونی به قطر سیمتر را تشكیل میدهند، 29 تخته سنگ به صورت افقی روی این تختهسنگهای ایستاده قرار گرفتند و 15 تختهسنگ آخر هم كه از بقیه سنگها عظیمتر هستند، به شكل یك نعل اسب درون این دایرة دوم قرار گرفتند . مطالعات كارشناسی كه به تازگی صورت گرفته نشان میدهد برای انتقال این سنگهای 50 تنی از "مارلبرو داون" به محل فعلیشان، باید لااقل 600 مرد قویهیكل در عملیات انتقال این سنگها شركت میكردند . در طول سالهای گذشته، ساخت این بنای سنگی عظیم به اقوام مختلفی نسبت داده شده است، اما قوم سازنده "استونهنج" تا امروز هنوز مشخص نشده است. بر اساس پرطرفدارترین نظریه، ساخت" استونهنج" توسط اقوام نوسنگی در حدود 5 هزار سال پیش آغاز شد و بعدها توسط قوم دیگری كه به تازگی شكوفا شده بود، ادامه یافت. برخی كارشناسان احتمال میدهند این قوم دوم كه به قوم" بیكر " مشهور شدهاند، از قسمت قارهای اروپا به انگلستان آمده باشند، اما تاكنون هیچ مدركی كه این نظریه را تأیید كند به دست نیامده است." استونهنج" و ستارهشناسی در جهان باستان
نخستین مطالعات علمی در" استونهنج" در سال 1740 میلادی توسط" ویلیام استاكرلی" صورت گرفت. "استاكرلی" نخستین نقشه دقیق از استونهنج را تهیه كرد و با مطالعه این نقشه متوجه ارتباط احتمالی این بنا حركت خورشید و ستارگان شد . "استونهنج" در جهت شمالشرقی ـ جنوبغربی ساخته شده است و احتمالاً سازندگان آن هنگام ساخت آن قصد پیشبینی نقاط اعتدال بهاری و پاییزی (زمانی كه طول روز شب با یكدیگر یكسان میشود) و نقاط انقلاب تابستانی و زمستانی (بلندترین روز و بلندترین شب سال) را داشتهاند* . بنا بر مطالعات انجام شده در" استونهنج"، در نقطه انقلاب تابستانی، یعنی روز 21 ژوئن، خورشید از شمالیترین بخش دایره بیرونی طلوع میكند و نخستین اشعههای آن درست از میان نعل اسب درونی رد میشود. به گفته كارشناسان، بسیار بعید است كه چنین چیزی صرفاً بر اثر تصادف به وجود آمده باشد . اما داغترین بحث و جدلهای علمی پس از چاپ كتاب رمزگشایی از" استونهنج"، نوشته "جرالد هاوكینز"، ستارهشناس انگلیسی در سال 1963 درگرفت." هاوكینز" در كتاب خود بر ارتباط" استونهنج" با حركت ستارگان و نقاط اعتدالین و انقلابین تأكید كرد و گفت كه از استونهنج در دوران باستان برای پیشبینی كسوف و خسوف خورشید و ماه استفاده میشده است. اما این نظریه در سالهای اخیر و از سوی باستانشناسان و كارشناسانی چون "ریچارد اتكینسن" رد شده است . نخستین حفاریهای علمی در "استونهنج" در اواخر قرن هجدهم میلادی توسط "ویلیام كانینگتن" و "ریچارد كالتهور" صورت گرفت. در سال 1798 گودال زیر یكی از تختهسنگهای دایره درونی را كه سقوط كرده بود مورد مطالعه قرار داد و در سال 1810، با بررسی یكی از تختهسنگها متوجه شدند كه این تختهسنگ در ابتدا ایستاده بوده است و در سالهای اخیر سقوط كرده است . در حدود سال 1840، "چارلز داروین"، دانشمند مشهور، از خانواده "آنتروبوس" كه آن زمان مالكیت "استونهنج" را در اختیار داشت اجازه گرفت تا برای بررسی تئوری خود در
زمینه نقش كرمهای خاكی در تخریب محوطههای باستانی در "استونهنج" به حفاریهای محدودی دست بزند . در شب تحویل سال 1900 میلادی، یكی دیگر از تختهسنگهای عظیم دایره درونی افتاد و خانواده "آنتوبوس"، یك مهندس معدن به نام" ویلیام گاولند" را مأمور كردند تا این تختهسنگ را به حالت اولش برگرداند. " ویلیام گاولند " به رغم آن كه هیچ تجربهای در زمینه باستانشناسی نداشت، در طول حفاریهای خود یكی از دقیقترین و جامعترین گزارشهای مربوط به عملیات صورت گرفته در" استونهنج" را تهیه كرد . اما بزرگترین حفاری باستانشناسی در" استونهنج" پس از انتقال مالكیت این محوطه باستانی به دولت انگلستان، در سال 1919 و توسط "ویلیام هاولی" و دستیارش "رابرت نیوال" صورت گرفت. بزرگترین نتیجه حفاریهای هاولی و نیوال كه تا سال 1926 به طول انجامید، روشن شدن این نكته بود كه" استونهنج" بر خلاف آن چه تا آن زمان تصور میشد در چند مرحله و در طول یك دوره زمانی طولانی ساخته شده است . تحقیقات" ریچارد اتكینسن"، "استوارت پیگات" و" ماركوس استون" كه در دهه 1950 میلادی و تحت نظر انجمن عتیقهشناسان انگلستان صورت گرفت، زمانبندی نسبتاً دقیق مراحل مختلف ساخت "استونهنج" را كه تا امروز نیز معتبر باقی مانده است، آشكار كرد ." استونهنج" در دوران معاصر
و امروز یكی از بزرگترین جاذبههای فرهنگی و توریستی كشور انگلستان است، به طوری كه سالانه نزدیك به یك میلیون توریست انگلیسی و خارجی از این محوطه باستانی دیدن میكنند . در سالهای اخیر، عبور اتوبان " A303" از نزدیكی "استونهنج" و ترافیك سنگین این اتوبان، باعث به خطر افتادن تمامیت و منظر استثنایی این محوطه در میان دشت "سالزبری" شده است . در حال حاضر، بنیاد میراث انگلستان مشغول مطالعه طرحهایی در مورد عبور جاده از یك تونل زیرزمینی و ساخت یك مركز توریستی در مجاورت "استونهنج" است كه هنوز هیچكدام از این طرحها قطعی نشدهاند . در عین حال بررسیهای علمی در مورد" استونهنج" نیز ادامه دارد و هر روز فرضیات جدیدی درباره چگونگی و علت ساخت این بنای سنگی منحصر به فرد مطرح میشود. با این وجود هنوز هیچ یك از این تئوریها نتوانستهاند توضیحی قانعكننده و همهجانبه در مورد "استونهنج" فراهم كنند و به این ترتیب راز این محوطه باستانی 5 هزارساله تا امروز سر به مهر باقی مانده است .
اما نکته که باعث شده باستان شناسان و محققان بیشتر از همیشه به اسرارامیز بودن این بناها فکر کنند – بناهای مشابه ای است که در اروپا در اسیا و در امریکای جنوبی بچشم میخورد . ایا ارتباطی بین این بناهای دور افتاده از هم وجود دارد . اجازه دهید به این سئوال در مطالب اینده بپردازیم . اما برای اشنایی شما به تعدادی از انها اشاره می کنیم . 1 – منهیر یا من هیرز - در نزدیكی «سارناك» - منطقه ای در فرانسه - ردیف هایی از این سنگ های ایستاده دیده می شود كه «من هیرز» نام دارد. ردیف این سنگ ها بیشتر از سه كیلومتر ادامه دارد. به نظر می رسد بخش های دهم، یازدهم و سیزدهم در دوره های مختلف ساخته شده اند، اما سازنده ها، آنها را طوری كنار هم قرار داده اند كه در عین حال به هم مربوط هم هستند. این بخش ها فضای محوطه را طوری سازمان داده اند كه توجه بیننده به دایره هایی جلب می شود. 2- نیوگراند – در این محیط زیبا که توریستهای بسیاری از ان دیدن می کنند , دایره ای بزرگ که در اطرافش سنگهای غول پیکر چیده شده است . 3 – جزیره مالت – در اینجا هم سنگهای عظیم به شکل دایره بچشم میخورد . 4- قاره امریکا -در قاره امریکا جنوبی بیش از 28 سنگ چین دایره ای وجود دارد که وزن بعضی از سنگها بیش از 35 تن است .
* به اين سنگ هاي ميانی غول آسا " مگاليتز" میگویند . اين واژه از دو واژه يوناني «مگاس» به معناي بسيار بزرگ و «ليتوس» به معناي سنگ تشكيل شده است. مگاليتز ها، يا همين سنگ هاي غول آساي مياني استون هنج، به شكل يك نعل اسب در كنار هم قرار گرفته اند و به اين ترتيب در ميان حلقه بزرگتر يك محور را مشخص كرده اند. اگر در امتداد اين محور يك خط بكشيم و آن را ادامه بدهيم به نقطه اي مي رسيم كه خورشيد در بلند ترين روز سال (روز اول تابستان) طلوع مي كند. بقيه سنگ ها طوري كنار هم قرار گرفته اند كه جهت غروب خورشيد را در كوتاه ترين روز سال (روز اول زمستان) نشان مي دهند و بقيه سنگ ها هم جهت هاي مختلف طلوع ماه را در شب هاي مختلف ماه نشان مي دهند .